شناسهٔ خبر: 56351 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

روبه رشد و ماندگار/ کوتاه پیرامون روایت دفاع مقدس در رمان‌نویسی ایران

هرگاه که حرف از ادبیات جنگ پیش می‌آید، خودبه‌خود نام‌هایی چون احمدمحمود با رمان «زمین‌سوخته» و قاسمعلی‌فراست با رمان«نخل‌های بی‌سر» به یادمان می‌آید. دلیل این‌ یادآوری ذهنی هم به آن خاطر است که نویسندگان مزبور از نگاه منتقدان و پژوهشگران ادبیات دفاع مقدس، به عنوان نویسندگان نسل‌اول شناخته شده‌اند.

فرهنگ امروز/ رسول آبادیان:

 

ادبیات دفاع مقدس، که جرقه‌هایش از همان ابتدای جنگ توسط گروهی از نویسندگان زده شد، حالا دارای جایگاهی مشخص و قابل قبول است و چهره‌هایی موثر که در این زمینه قلم زده‌اند، به خوبی برای علاقه‌مندان این گونه آثار شناخته‌شده هستند. نکته جالب توجه درباره ادبیات دفاع مقدس این است که نویسندگانی مختلف با گرایش‌های گوناگون، در این رابطه به خلق اثر پرداخته‌اند. مساله‌ای که نشان‌دهنده عمق اهمیت این رویداد تاریخی برای هر ایرانی با هر طرز تفکر است. گرچه آثاری که در بدو امر تولید می‌شدند، ریشه در نوعی احساساتی‌گری داشتند اما نوشتن از جنگ، آن هم جنگی که بر یک کشور تحمیل شده‌بود، آرام‌آرام به چنان رشدی رسید که هم‌اکنون به عنوان یک ژانر بی‌چون و چرا به رسمیت شناخته‌ می‌شود. نوشتن نظام‌مند درباره جنگ تاکنون از سوی بسیاری از پژوهشگران ادبی ارزیابی شده و ضعف و قوت‌هایش از منظرهای گوناگون مورد کنکاش قرار گرفته است. از نگاه این دسته از پژوهشگران ادبی، آثاری که به شکل خودجوش در این زمینه تولید شده‌اند، به لحاظ رعایت اصول فنی در داستان‌نویسی، چندین گام از آثار سفارشی جلوترند و در اینجا با تکیه بر همین نظریه تلاش شده است که از دل آثار خودجوش، نمونه‌هایی برای خواندن مجدد معرفی شوند.

زمین سوخته- احمد محمود

هرگاه که حرف از ادبیات جنگ پیش می‌آید، خودبه‌خود نام‌هایی چون احمدمحمود با رمان «زمین‌سوخته» و قاسمعلی‌فراست با رمان«نخل‌های بی‌سر» به یادمان می‌آید. دلیل این‌ یادآوری ذهنی هم به آن خاطر است که نویسندگان مزبور از نگاه منتقدان و پژوهشگران ادبیات دفاع مقدس، به عنوان نویسندگان نسل‌اول شناخته شده‌اند. احمد محمود در زمین سوخته، نوعی مستندنگاری جنگی را امتحان کرده که البته به‌خوبی توانسته از عهده به سرانجام‌رساندنش بربیاید. فضای قابل باور این رمان به همراه شناخت عمقی نویسنده از منطقه‌ای آرام که حالا دچار جنگ شده، خواننده را به نوعی از حس‌باور دعوت می‌کند؛ حسی که نویسنده‌ای چون احمد محمود با آن پشتوانه بزرگ ادبی از قبل مهیا کرده است. احمد محمود در این رمان علاوه بر نوشتن مستندگونه از جنگ، به نوعی تاریخ‌نویسی از جنس ادبیات هم نزدیک شده که به‌شدت تکان‌دهنده است. شیوه‌ای از نوشتن که بعدها از سوی بخش دیگری از نویسندگان نیز دنبال شد.

نخل‌های بی‌سر- قاسمعلی فراست

اثر دیگری که در دوران دور بودن جنگ از ادبیات تولید شد و خیلی زود از سوی خوانندگان موردتوجه قرار گرفت، رمان« نخل‌های بی‌سر» اثر قاسمعلی فراست است. نخل‌های بی‌سر، روایتی از نخستین روزهای جنگ است؛ روزهایی که کمتر کسی سعی داشته درباره‌اش اثری ادبی تولید کند. این اثر که پیش از هر مورد دیگر به دلیل استفاده از دیالوگ‌های قدرتمند و تصویرسازی‌های منحصربه‌فرد معروف است، روایت مهاجرت پس از جنگ و شوق حضور در صحنه‌های نبرد را دنبال می‌کند. ماجرای کلی داستان، حول و حوش اشغال خرمشهر تا لحظه آزادسازی این شهر دور می‌زند. فراست در این رمان علاوه بر به تصویر کشیدن لحظه‌هایی ناب از جنگ، به وجه روانی این اتفاق هم توجه نشان داده است، به این معنا که تلاش کرده است فقط و فقط از منظر نوعی نگاه یکطرفه با جنگ مواجه نشود و ویرانی‌های درونی شخصیت‌ها را همراه با ویرانی خانه هرکدام به تصویر بکشد.

سفر به‌ گرای 270درجه- احمد دهقان

همان‌گونه که گفته شد، ادبیات دفاع مقدس، در روند رشد قابل چشمگیرش، خیلی زود به وجه تکنیکی در داستان مجهز شد و بر همین اساس در نسل دوم از نویسندگی در این رابطه، چهره‌هایی ظهور کردند که نگاه‌شان به ادبیات جنگ، نگاهی کاملا فنی و همراه با سلیقه روز ادبی جامعه بود. نویسنده‌ای که بر اساس جدول‌بندی‌های ادبی در جنگ، امتیاز بالایی دارد، احمد دهقان است. نویسنده‌ای که با نوشتن رمان «سفر به‌ گرای 270درجه» توانست نام خود را در این گونه نوشتن سر زبان‌ها بیندازد. این رمان که دارای تکنیکی عالی در نوع روایت و شخصیت‌پردازی‌ است، به خوبی توانسته لحظه‌های حضور در گیرودار جنگ را تصویر کند. سفر به.... یک رمان کاملا تکنیکال‌ است که هرگونه برخورد احساسی با موضوع جنگ را کنار زده و برای نخستین‌بار خواننده را به دل معرکه می‌کشاند. این اثر احمد دهقان که تاکنون به چند زبان زنده دنیا ترجمه شده و مورد استقبال قرار گرفته، هنوز هم در زمره بهترین‌های ادبیات جنگ است.

هلال پنهان- علی اصغر شیرزادی

نویسنده دیگری که اثری متفاوت در زمینه جنگ نوشته، علی‌اصغر شیرزادی با رمانی به نام «هلال پنهان» است. شیرزادی نیز در رمان خود، به نوعی وقایع‌نگاری جنگ می‌پردازد که هم صحنه‌های نبرد و هم تاثیرات آن در شهرها را روایت می‌کند. شیرزادی رمانش را از صحنه بمباران یک مکان در شهری دور از جنگ آغاز می‌کند و از دل همین تصویر، نقبی به اعماق جنگ می‌زند. شیوه نوشتن این اثر، کاملا ریشه در تکنیک‌های متداول در داستان‌نویسی روز دارد. به‌گونه‌ای که بسیاری از منتقدان این اثر را در زمان انتشار، در زمره آثار سخت‌خوان قرار داده بودند اما با این حال توانست جایگاهش را به عنوان یکی از آثار مربوط به ادبیات دفاع مقدس حفظ کند و به چاپ‌های بالا برسد.نکته دیگر که هلال پنهان را به یکی از کارهای مهم در این حوزه تبدیل کرده، پرداختن به شخصیت یک رزمنده ارتشی با درجه سرهنگی‌ است؛ شخصیتی که با ازخودگذشتگی، زندگی تعداد زیادی از همسنگرانش را نجات می‌دهد.

درشعله‌های آب- مرتضی مردیها

یکی از آثاری که پیرامون دفاع مقدس نوشته شده و در زمان انتشار آن‌گونه که باید و شاید موردتوجه قرار نگرفت، رمان«در شعله‌های آب» نوشته مرتضی مردیها بود. گرچه نگاه نویسنده در این اثر، نگاهی منحصر به فرد نیست و بخش‌هایی از این کار خواننده را به یاد رمان زمین سوخته احمدمحمود می‌اندازد اما حساسیت مردیها در نوشتن پیرامون یک اتفاق بزرگ در تاریخ معاصر کشور را نمی‌توان نادیده گرفت. مردیها ادعای رمان‌نویسی نداشت اما به باور بسیاری از منتقدین توانسته بود اثری در این حوزه خلق کند که نیاز روز جامعه در نگاه به جنگ بود. روایت نویسنده در این رمان توامان به جنگ و وجه روانشناختی آن معطوف است. نگاهی که آغشته به نوعی نگاه از جنس فلسفه است. آنچه رمان در شعله‌های آب را به رمانی خواندنی بدل می‌کند، روایت بی‌طرفانه راوی از موقعیت‌های جنگ است. این راوی که در مرزی از مرگ و زندگی دست و پا می‌زند، چنان تصویری بدیع از خشونت‌های جنگی ارایه می‌دهد که گویی خواننده را به سفری در اعماق وجود خود دعوت کرده است.

عقاب‌های تپه شصت- محمدرضا بایرامی

نویسنده دیگری که در زمینه ادبیات دفاع مقدس، چندین اثر ارزنده تولید کرده، محمدرضا بایرامی‌است. بایرامی عمده توان نویسندگی خود را صرف نوشتن از جنگ کرده است اما در میان آثار متعدد او، رمان«عقاب‌های تپه شصت» حال وهوای دیگری دارد. این رمان که بر اساس حال و هوای امروزی ادبیات داستانی نوشته شده، روایت شخصیت‌هایی است که کیلومترها جلوتر از خط مقدم حضور دارند و با شجاعت هرچه تمام‌تر به حراست از مرزها مشغول هستند. این رمان با محوریت شخصیتی به نام احمد، ذهنیت خواننده را به اعماق جنگ می‌کشاند به گونه‌ای که مخاطب در خلال خواندن این اثر بارها خود را همسنگر احمد فرض می‌کند. رمان عقاب‌های تپه‌شصت از آن جهت اثری قابل توجه است که نویسنده سعی کرده وجوه روانی یک رزمنده در جنگ را با وجوه روانی شخصیت‌هایی که دور از این ماجرا هستند در هم تلاقی کند و از این رهگذر به روایتی مخصوص به ذهنیت خود برسد که البته رسیده است.

شطرنج با ماشین قیامت- حبیب احمدزاده

نویسنده دیگری که توانسته نام خود را به عنوان یکی از نویسندگان دفاع مقدس تثبیت کند، حبیب احمدزاده است. نگاه احمدزاده به جنگ، نگاهی از نزدیک است چون خود او ضربه‌های ناشی از این ماجرا را به عنوان یک مهاجر اجباری درک و دریافت کرده است. درمیان آثار متعدد این نویسنده درباره جنگ، رمان «شطرنج با ماشین قیامت» جایگاه ویژه‌ای دارد. اثری شسته‌رفته و برخوردار از تکنیک‌های ناب در عالم نویسندگی جنگ. شطرنج با ماشین قیامت، کنکاشی فلسفی در اعماق وجودی یک نوجوان رزمنده در محاصره نیروهای دشمن است؛ شخصیتی که با پرداختی دقیق ساخته شده و همذات‌پنداری عمیقی در مخاطب ایجاد می‌کند. این رمان ازآن جهت حائزاهمیت است که سمت و سوی نوشتن درباره جنگ را تغییر داده و مبانی فلسفی نزدیک کرده است. نگاه نویسنده در این اثر، پیش از نگاه صرف به جنگ، نگاهی از سر مسوولیت‌های ادبی است. نگاهی که قرار است به شعور مخاطب خود احترام بگذارد و محصولی ارائه دهد که ریشه در دوباره‌گویی و تکرار نداشته باشد. گفتنی است که این اثر تاکنون به چندین زبان زنده دنیا ترجمه شده و به‌شدت مورد استقبال قرار گرفته است.

عقرب روی پله‌های قطار اندیمشک- حسین مرتضاییان آبکنار

رمان «عقرب روی پله‌های قطار اندیمشک» نوشته حسین مرتضاییان آبکنار هم یکی از آثاری است که نگاهی غیرمستقیم به جنگ دارد. آبکنار در این رمان تلاش کرده است که وجوه مختلف حضور یک شخصیت درجنگ را، از خلال رفتار و کردار او در خارج از محیط‌های جنگی مورد ارزیابی قرار دهد. این رمان که می‌توان ازآن به‌عنوان اثری جنگی- روانشناسی نام برد، از آن جهت از سوی خوانندگان مورد استقبال قرار گرفته که گونه‌ای دیگر از نوشتن پیرامون جنگ را پیشنهاد می‌کند. آبکنار در اثر تکنیکی خود، عمده تلاشش را معطوف بر حضور افراد موثر در جنگ کرده، افرادی که کمتر نامی از آنها برده شده است. بسیاری از منتقدان ادبیات داستانی این اثر را فنی‌ترین کار نوشته شده پیرامون جنگ معرفی کرده‌اند.

فال خون- داوود غفارزادگان

داوود غفارزادگان به عنوان یکی دیگر از نویسندگانی که از دفاع مقدس نوشته است، در رمان «فال‌خون» یک‌بار دیگر قدرت نویسندگی خود را به رخ کشیده. فال خون روایتی دیگرگونه از حضور یک شخصیت در جنگ است. غفارزادگان در این ‌کار، علاوه بر ایجاد حس و حالی متفاوت در زمینه جنگ، به نوعی نگاه خاص در داستان هم توجه نشان داده است. غفارزادگان نیز مانند بسیاری دیگر از نویسندگان هم‌عصر خود، عمده نگاهش را معطوف به وقایع پس از جنگ یعنی یافتن اجساد شهدای گمنام کرده و با استفاده از این نگاه، ذهنیت خواننده را به سوی جنگ واقعی معطوف کرده است. شخصیت سربازی که در این رمان ساخته و پرداخته شده گرچه در ابتدا با هراسی شبانه‌روزی درگیر است اما به مرور زمان خود را با موقعیت‌های واقعی جنگ تطبیق می‌دهد و تلاش می‌کند لحظه‌های جنگ را در ذهن خود مرور کند. نویسنده برخلاف دیگر نویسندگان که عمدتا فضاهای جبهه‌های جنوب را به عنوان مکان اصلی حوادث جنگ برگزیده‌اند، خواننده‌اش را به فضای جبهه‌های غرب دعوت کرده است. فال خون اثری حساب‌شده در گونه ادبیات جنگ ‌است که بیش از نگاه جنگی، نگاهی همسو با رشد ادبیات داستانی دارد. فال خون نیز تاکنون به چندین زبان زنده دنیا ترجمه و عرضه شده است.

روزنامه اعتماد

نظر شما